روی خاک

ساخت وبلاگ

روی خاک از فروغ فرخزاد

شعر شنیدنی فروغ فرخزاد به نام روی خاک

هرگز آرزو نکرده ام

یک ستاره در سراب آسمان شوم

یا چو روح برگزیدگان

همنشین خامش فرشتگان شوم

هرگز از زمین جدا نبود ه ام

با ستاره آشنا نبوده ام

روی خاک ایستاده ام

با تنم که مثل ساقهء گیاه

باد و آفتاب و آب را

می مکد که زندگی کند

بارور ز میل

بارور ز درد

روی خاک ایستاده ام

تا ستاره ها ستایشم کنند

تا نسیمها نوازشم کنند

از دریچه ام نگاه می کنم

جز طنین یک ترانه نیستم

جاودانه نیستم

جز طنین یک ترانه آرزو نمی کنم

در فغان لذتی که پاکتر

از سکوت سادهء غمیست

آشیانه جستجو نمی کنم

در تنی که شبنمیست

روی زنبق تنم

بر جدار کلبه ام که زندگیست

یادگارها کشیده اند

مردمان رهگذر:

قلب تیرخورده

شمع واژگون

نقطه های ساکت پریده رنگ

بر حروف درهم جنون

هر لبی که بر لبم رسید

یک ستاره نطفه بست

در شبم که می نشست

روی رود یادگارها

پس چرا ستاره آرزو کنم؟

این ترانهء منست

دلپذیر دلنشین

پیش از این نبوده بیش از این

نوشته شده در دوشنبه نوزدهم تیر ۱۳۹۶ساعت 16:16 توسط فاطمه برناک|

وبلاگ شخصی فاطمه برناک...
ما را در سایت وبلاگ شخصی فاطمه برناک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mfbornaka بازدید : 361 تاريخ : دوشنبه 2 مرداد 1396 ساعت: 20:25